loading...
اخبار لحظه ای و فوری - اجتماعی
ادمین بازدید : 39 یکشنبه 28 خرداد 1396 نظرات (0)

آشنایی امیر و سمیه از تلگرام آغاز شد. آنها پس از چند روز همدیگر را دیدند و قول و قرار ازدواج گذاشتند.

 

درآمد ماهانه امیر از کار در رستوران یک میلیون تومان بود، اما هر بار که با سمیه بیرون می‌رفت، چند صد هزار تومان هزینه می‌کرد. سمیه گفته بود مطلقه است و پرستاری دو کودک را بر عهده دارد، اما این طور نبود. او متاهل بود و همراه شوهرش، در یک شرکت، سرایداری می‌کرد. چند ماه گذشت تا این که امیر به رفتارهای سمیه شک کرد و از راز او باخبر شد. کینه‌اش را به دل گرفت و ماجرای ارتباط پنهانی‌شان را برای شوهر و برادر سمیه تعریف کرد.

آنها از امیر خواستند همه چیز را فراموش کند و مزاحمشان نشود، اما این اتفاق نیفتاد. برای همین .....


شرح ماجرا

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1889
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 44
  • بازدید امروز : 27
  • باردید دیروز : 116
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 27
  • بازدید ماه : 1,140
  • بازدید سال : 24,586
  • بازدید کلی : 104,690