loading...
اخبار لحظه ای و فوری - اجتماعی
ادمین بازدید : 35 پنجشنبه 12 اسفند 1395 نظرات (0)
رکنا/

 

جوان 20 ساله‌ای، پس از سال‌ها زراعت و چوپانی و انجام کارهای سنگین و طاقت‌فرسا، لباس مردانه را از تن بیرون کرد و لباس زنانه پوشید و به اطرافیانش گفت: حالا دیگر موقع آن رسیده است که راز چندین ساله خود را فاش کنم. من دختر هستم و در این 20 سال به علت نداشتن سرپرستی دلسوز برای آن که کسی مزاحم من نشود، لباس مردانه می‌پوشیدم! اما حالا که به سن قانونی رسیده‌ام باید به خانه شوهر بروم و زندگی تازه‌ای را شروع کنم!

 

خبرنگار ما در گنبد کاووس می‌نویسد: در حدود 13 سال قبل دو کودک خردسال که خود را با اسامی فاضل و علی اهل بلوچستان معرفی می‌کردند، از خانه خود گریختند و پای پیاده به طرف نقطه نامعلومی به راه افتادند. این دو طفل که به علت فوت پدرشان دایی آنها سرپرستیشان را به عهده گرفته بود و به عللی آنها را آزار می‌داد و اذیت می‌کرد تصمیم گرفته بودند به دهکده دور افتاده‌ای بروند و کار کنند در حالی که سن کودک بزرگ‌تر از 9 یا 10 سال  تجاوز نمی‌کرد. سرانجام دو کودک سرگردان به قریه شریف واقع در منطقه کلید داغ گنبد کاووس رسیدند و در آنجا با اطلاع کدخدای قریه نزد یک‌نفر از کشاورزان به کار مشغول شدند. سیزده سال تمام دوش به دوش کارگران در مزارع کار کردند و زحمت کشیدند و با آبرومندی کامل زندگی کردند تا این‌که چند روز پیش فاضل نزد همسر اربابش رفت و راز عجیبی را برای او فاش کرد. فاضل اعتراف کرد که دختر است و نام اصلیش فاطمه است ولی برای آن که کسی به راز او پی نبرد و مزاحمش نشود نام خود را تغییر داده و لباس مردانه به تن کرده است!

وی سپس لباس مردانه را از تن بیرون آورد و لباس زنانه پوشید و گفت:....

ادامه مطلب

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1889
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 34
  • آی پی دیروز : 23
  • بازدید امروز : 47
  • باردید دیروز : 26
  • گوگل امروز : 14
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 1,377
  • بازدید ماه : 2,093
  • بازدید سال : 27,315
  • بازدید کلی : 107,419